وانیاوانیا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
وبلاگ دخترموبلاگ دخترم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

وانیا باشکوه ترین هدیه خدا

تولد بابا مرتضی

سلام... دیروز 7 بهمن و تولد بابا جون وانیا بود از نظر من و وانیا تولد بهترین بابای دنیا   ممنون بابا جون.....من و وانیا به داشتنت افتخار میکنیم.امیدوارم 120 ساله بشی و سایه ات روی سر من و دخترمون باشه   داشتن تو یعنی داشتن همه ی خوبی ها...دوستت داریم   تولدت مبارک بهترین همسر و بابای دنیا              این کیک پاتریک سلیقه ی وانیاست   ...
8 بهمن 1393

آتلیه شب یلدا

سلام بعد از کلی انتظار امروز عکسهای شب یلدای دخترم آماده شد   من و بابا جون که از نگاه کردن بهش خسته نمیشیم           ...
2 بهمن 1393

جشن کلاس لگو

سلام عزیزم....امروز جشن پایان ترم اول کلاس لگوی شما بود یک روز خوب برای دختر خوبم در کنار دوستاش                عاشقتم ...
2 بهمن 1393

بازی های این روزهای وانیا جووووووووووووونم

سلام پاره ی تنم این روزها هوا سرده و شما دخترکم کمتر میتونی بیرون بری و تو خونه سرت رو گرم میکنی...   وانیا جو ن ودوستاش   اینم بچه های وانیا که مامان مهربونشون خوابوندشون     وانیا جون در حال درست کردن کار دستی   ...
28 آذر 1393

سفر به مشهد

سلام....سلام....سلام ببخشید که حسابی بین پست هام فاصله افتاد.اول به خاطر اومدن مهمونای عزیزمون و بعد سفر ما به مشهد   ده روز قبل از سفرمون عمه جون وانیا اومدن خونمون و مارو حسابی خوشحال کردن.   اینم عکس زینب جون و به قول وانیا زینب بانو دختر عمه وانیا     بعد رفتن مهمونامون ما هم حسابی هوایی شدیم و رفتیم دوهفته مشهد   یکی از اتفاق های خوب تو مدت سفرمون دیدن دوست خوبم مژگان جون و گل پسرش آرتین بود که دقیقا هم سن وانیاست و تو یک روز به دنیا اومدن.وانیا و آرتین حسابی باهم جور شده بودن و بازی میکردن..اینم عکساشون تو کلوپ پاندا     همی...
9 آذر 1393

تولد تولد تولدت مبارک وانیا جون

سلام بعد از کلی انتظار 17 مهر رسید و دختر قشنگ من 4 ساله شد تولد امسال وانیا جون رو شب 16 مهر و روز کودک جشن گرفتیم. دوستای وانیا جون هم زحمت کشیدن و تشریف آوردن تا یک شب به یاد موندنی برای وانیا باشه. اول بریم سراغ تم کفشدوزکی تولد دخترم   اما از همه مهم تر دختر عزیزم     اینم ژله رنگین کمان که دوست خوبم سمیه جون زحمتش رو کشید     عصرانه سالاد ماکارانی که البته این رو هم مامان میترا جون درست کردن...فکر کنم همه فهمیدن من چه مامان بی هنری هستم البته ساندویچ هم بود که من وقت نکردم عکس بگیرم   اینم دخترم با کیک...
17 مهر 1393

روزهای پاییزی ما

سلام دختر قشنگم...سلام عزیزم دیگه چیزی تا تولدت باقی نمونده عزیزکم و من و بابا جون لحظه شماری میکنیم تا 17 مهر امروز اومدم تا چند تا عکس از این روزات بزارم عزیزم چند روز پیش که با هم رفتیم که دفترچه بیمه منو عوض کنیم تو نزدیکی اداره بیمه یک مغازه لباس بچه گانه بود و وانیا خانم رفتن تو و یک پالتو و شلوار پسندیدن و منو راضی به خریدن کردن در حالی که اصلا قصد خرید لباس نداشتیم! وانیا:مامان خوب دیگه سرد شده...من 4 ساله شدم دیگه لباسم تنم نمیشه...ببین آقاش(فروشنده)چه مهربونه خوب...بخر دیگه...بزار ببینم قیمتش چنده(حالا انگار میتونه بخونه)ها ببین ارزونه فروشنده من وانیا اینم خرید دخترم ...
14 مهر 1393

خاطرات تولد وانیا جون

سلام دخترم کمتر از 2هفته دیگه تا تولدت باقی مونده عزیزم و من لحظه شماری میکنم برای رسیدن 17 مهر. امروز میخوام خاطرات 17 مهر 89 رو بنویسم.روزی که شد بهترین روز زندگی من تاریخ زایمانی که دکتر تعیین کرده بود 27 مهر بود اما من در 38 هفته و 5 روز بارداریم سزارین شدم. 12 مهر که رفتم دکتر برای 17 مهر ماه به من برگه بستری داد.شب 16 مهر تا صبح از شوق دیدارت خواب به چشمم نیومد.ساعت 7 صبح  17 مهر شنبه با بابا جون و مامان بی بی و مامان سورا رفتیم بیمارستان. بیمارستان جوادالئمه در خیابان طبرسی مشهد و در فاصله نزدیک حرم مطهر امام رضا. ساعت 8 صبح من بستری شدم و ساعت 9 دکتر اومد و من نفر دوم بودم که به س...
5 مهر 1393

وانیا جون وبچه هاش

دخترکم خیییییییییییییلی اصرار داره یک عکس از خودش و بچه هاش بزارم تو وبلاگ..این شما و این نوهای من     قربون خندهات.....عاشقتم عزیزم ...
20 شهريور 1393

یک روز خوب

سلام امروز یک روز خوب و به یاد ماندنی برای دخترم بود.امروز دختر گلم برای اولین بار رفت سینما من و وانیا جون و دوستش نرگس رفتیم فیلم شهر موشها رو دیدیم و دخترم حسابی کیف کرد و براش خیلی جالب بود.   17 شهریور ماه هم رسید و یک ماه دیگه دخترکم 4 ساله میشه.عزیزم دیگه برای خودت خانمی شدی   حالا بریم سراغ عکسای این چند روز   اول از همه دختر قشنگم در حال خاک بازی وانیا جون در حالا درست کردن کاردستی با جدیت و پشتکار فراوان   اینم چندتا کاردستی که باهم درست کردیم ...
18 شهريور 1393