وانیاوانیا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
وبلاگ دخترموبلاگ دخترم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

وانیا باشکوه ترین هدیه خدا

دندان شیری دخترم!

سلام دخترم خبر خبر خبر    دخترم بزرگ شده   اولین دندون شیری دخترم تو سن 5سال و 3ماه و 20 روزگی لق شد   واییییییییی خدا جون یادش بخیر اردیبهشت سال 90 که اولین دندون شیری دخترم اولین مروارید جوانه زد   یادمه منم وقتی تو مهد کودک اومدم سیب گاز بزنم فهمیدم اولین دندونم لق شده وشما دخترم دیروز تو مهد وقتی خواستی هویج گاز بزنی فهمیدی دندونت لق شده و با عجله اومدی در کلاس من من برات توضیح دادم و شما کلی ذوق کردی که داری بزرگ میشی   بعد خیلی سریع به بابا جون زنگ زدم و گفتم.باباجون نگران بود که شاید زوده برای این اتفاق برای همین اومد دنبالمون و رفتیم دندان پزشکی...
8 بهمن 1394

بدون عنوان

سلام دخترکم این مدت حسابی سرم شلوغ بود و نتونستم وبلاگ رو به روز کنم ببخشید دخترم   این مدت سرکار میرم و حسابی درگیر شدم.شماهم مهد میری عزیزم   اما بریم سراغ اتفاقات این مدت اول از همه دهمین سالگرد شروع زندگی من و بابا جون دوم تولد 25 سالگی من   اینم کیک تولد من که روش نوشته وانیا جون تولد مامانت مبارک     اینم نرگس جون دوست و خواهر وانیا و تنها دلیل تحمل سختی غریب و تنهایی و دوری           ...
13 آذر 1394

تولدت مبارک باشکوه ترین هدیه خدا

سلاممممممممممممممم تولدت مبارک دخترم   دخترم...زندگیم...پاره ی تنم 5 ساله شد خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.نمیدونم چطور شاکر این نعمت باشم   5 سال گذشت از بزرگترین و زیباترین و باشکوه ترین لحظه زندگی من.5 سال بودن در کنار تو دخترم....در کنار زیباترین هدیه خدا   خدایا هیچ چیزی تو این دنیا ازت نمیخوام.هیچ چیز چون در حقم خوشبختی و نعمت رو کامل کردی.فقط و فقط ازت میخوام همسر و دخترم رو برام نگه داری.   خوب بریم سراغ تولد دخترکم.وانیا جون از همه جا بی خبر با بابا جونش رفت پارک و من و خاله فاطمه همه چیز رو آماده کردیم تا دخترم شگفت زده بشه.مثل همیشه...
17 مهر 1394

لبخند خدا روزت مبارک

سلام دخترکم بابت تاخیر در تبریک روز دختر تو وبلاگ معذرت میخوام عزیزم   چند روزی حسابی سرم شلوغ بود   دختر نازم بهترین هدیه خدا روزت مبارک عزیزم   5 سال پیش تو روز دختر خدا منو لایق داشتن تو دونست و یکی از فرشته هاشو امانت داد به دستم   روز دختر من مادر یک دختر شدم که همیشه تو رویاهام داشتم   روز دختر برای من یادآور روزی هست که تو با اومدنت خونمون رو بهشت کردی   کادوی روز دختر برای گل دخترم لی لی و رفتن به نمایش با دوستت و شام خانوادگی   پاره تنم دوستت دارم       داشتن یک دختر برای هر خونه ای واجبه...
30 مرداد 1394

سفر به تهران

سلام دخترکم   ما دیروز از یک سفر خوب برگشتیم خونه.یک سفر یک هفته ای دوتایی مادر و دختری   پنجشنبه هفته پیش من و شما عزیزم رفتیم تهران خونه خاله جون من   تو این چند روز شما حسابی با کیارش جون بازی کردی و خیلی بهتون خوش گذشت   بعد هم خونه ی مامان بی بی رفتیم عزیزم   این عکس چند روز پیش از مسافرت     حالا بریم سراغ عکسای سفر.به نظر من سخترین کار دنیا عکس گرفتن از دوتا بچه شیطون هست که نمیتونی کاری کنی همزمام دوربین رو نگاه کنن   شیطونیاتونم قشنگه           ...
10 مرداد 1394

سلامممممممممممممممممم

سلام   اول از همه یک معذرت خواهی برای این فاصله ای که نتونستم وبلاگ دخترم رو بروز کنم   و اما بعد معذرت خواهی بریم سراغ اتفاقات این مدت   اول از همه اومدن الهام جون و همسر محترمشون و کیارش جون     مهمان های که هر چند خیلی مدت حضورشون کم بود اما اومدنشون مارو خیلی خوشحال کرد   دختر عزیزم کلاس نقاشیت تموم شد و با اثر هنریت تو این مدت مارو شگفت زده کردی   اینم نقاشی زیبای شما     دیروز دلم درد میکرد و دخترک مهربونم رفته برام نبات داغ درست کرده   وایییییییییییییییییییییی که چقدر مادر یک فرشته بودن لذت داره...
26 تير 1394

عکسای سفر ما

سلام دخترکم این چند روز ما سفر بودیم با شما دخترکم و البته دوست خوبت نرگس جون...اول قم و بعد اصفهان و در برگشت هم کاشان...... خوب یک راست میریم سراغ عکسا و گزارش تصویری   نقش جهان اصفهان     هشت بهشت       باغ پرندگان     باغ فین               ...
16 ارديبهشت 1394

روزت مبارک ای فرشته آسمانی

در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم ، مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم ! گفتم می توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم. مادر گفت یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.. نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ،ولی خوب که فکر می کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم.. بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد... سالها گذشت و یکی آمد... یکی که تمام جان...
23 فروردين 1394

نوروز 94

سلام دخترکم ما دیروز بعد از تقریبا بیست روز برگشتیم خونه   اول از همه عزیزم عیدت مبارک   امیدوارم چشمای قشنگت 120 تا بهار رو ببینه   خوب بریم سراغ گزارش تصویری سفرما   وانیا و هفت سین خونه مامان بزرگ     عید دیدنی وانیا جونم     عیدی من و بابا جون به وانیا گلی     وانیا خانم و سرزمین عجایب       خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ       سیزده بدر با فامیل مامان حانی         ...
17 فروردين 1394

دارم میرم مشهد هورااااااااااا

سلام دخترکم...سلام عزیزم   خوب سال جدید هم داره میاد و من و شما فردا صبح میریم مشهد خونه مامان بزرگ.....وای چقدر این چند روز آخر شما حواست به این بود که چقدر دیگه بخوابی بیدار بشی میریم   شنبه جشن پایان سال کلاس شما بود که کلی بهت خوش گذشت     هفته پیش هم با دوستت نرگس رفتیم شهر بازی     شاید این چند روز تا بعد 13 به در نتونم وبت رو به روز کنم...انشاالله بمونه بعد از برگشتن از سفر   دخترک نازم امیدوارم همیشه شاد باشی که لبخندت همه ی زندگی من و بابا جون هست   پیشاپیش عیدت مبارک دخترم....امیدوارم چشمای قشنگت صدتا بهار رو بب...
24 اسفند 1393