من و وانیا و مدرسه
سلام دخترکم...این روزهای ما با درگیری مدرسه میگذره و چقدر زیباست این درگیری
دخترم بزرگ شده...حدود 7 ساعت رو هر روز خونه نیست.دلم خیلی تنگ میشه اما خوشحال از اینکه میبینم دخترکم بزرگ شده
وانیا جون و نرگس و آیسل هر روز ساعت 7 با سرویس میرن به سمت مدرسه.خداروشکر همه چی خوب و عالیه.مدرسه و مربی
خوب بریم سراغ عکسا اول هم عکس های مربوط به سفر به خونه مامان بی بی با نرگس جون و مامان و باباش
عاشورا و تاسوعا خونه مامان بی بی
عکسای مدرسه وانیا جون
اردوی گلخانه پرورش توت فرنگی
و بازهم افتادن دندون و جایزه فرشته ها
صبحانه مدرسه دخترا
اما قشنگترین عکس..عکس دوتا دوست خوب در شب یلدا...عکس آتلیه شب یلدا...من که مردم
اینم عکس یلدا از طرف مدرسه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی